مربوط به : بيانات در مراسم مشترك یگانهای نظامی استان كرمان - 1384/02/15
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
يك بخش ديگر، امنيت فرهنگى و امنيت اخلاقى است. مردم به جوانان و به فرزندان خود علاقهمندند و از اينكه آنها دچار اعتياد بشوند، دچار فساد اخلاق بشوند، دچار وسوسههايى بشوند كه آنها را از مسير درست زندگى دور بيندازد، نگرانند؛ اين نگرانى و دغدغه را چه كسى برطرف مىكند؟ چه چيزى برطرف مىكند؟ امنيت فرهنگى. امنيت فرهنگى را هم در بخش عظيمى، نيروهاى بسيج، نيروهاى مؤمن، جان بر كف، تأمين مىكنند.
تركيب نيروهاى مسلح در كشور ما يك تركيب منطقى و عالى است. ارتش در جاى خود، سپاه در جاى خود، بسيج در جاى خود، نيروى انتظامى در جاى خود؛ هر كدام با وظايف مشخص مشغول كارند و محصول همهى اينها عبارت است از امنيت كشور. و آن وقتى كه دشمن قصد تهاجم داشته باشد - چه تهاجم فرهنگى، چه تهاجم شهرى و شهروندى، چه تهاجم از بيرون مرزها - حضور اين نيروها براى اين ملت مايهى افتخار است؛ مايهى سربلندى و عزت است.
مربوط به : بيانات در ديدار مسئولان سازمان صدا و سيما - 1383/09/11
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
نوع(ها) : جستار
متن فیش :
يكى از كارهاى بسيار مهمى كه امروز در دستور كار آنهاست، تهاجم خبرى، تبليغى، فرهنگى و اخلاقى به كشور ماست. امروز اين تهاجم، اوج تهاجم فرهنگى است. البته مخصوص كشور ما نيست؛ در همهجا اينها دارند كار فرهنگى مىكنند؛ منتها ما آماج هدف آنها هستيم. بسيارى از هدفهاى استكبار جهانى در زمينههاى تبليغى و فرهنگى و رسانهيى متوجه به ماست؛ ما بايد در مقابل اينها خود را مجهز كنيم.
مربوط به : بيانات در ديدار مسئولان سازمان صدا و سيما - 1383/09/11
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
چهارم، مصونيت دادن به ذهن جامعه از تأثير مخرب تهاجم فرهنگى و ارزشى دشمن، كه اشاره شد.
مربوط به : بيانات در ديدار جمعی از جوانان استان همدان - 1383/04/17
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
چرا ايران بايد در رديف كشورهاى بهاصطلاح در حال توسعه - يعنى توسعهنيافته - قرار بگيرد؟ «در حال توسعه» يك تعبير تعارفآميز است؛ يعنى عقبمانده و توسعهنيافته. مگر ذهن و استعداد و قدرت فكرى ما از كسانى كه امروز دويست سال در دنياى علم پيشتازند، كمتر است؟ مىبينيد كه كمتر نيست. آنها از لحاظ علمى دويست سال از ما جلوترند؛ اين گناه پادشاهان است؛ گناه نظام ديكتاتورى است؛ گناه خاندانهاى پليدى است كه بر اين كشور حكومت كردند؛ گناه خاندان پهلوى است. همين احساسى كه امروز من و شما داريم و بايد در اين كشور حاكم مىبود، يك روز آن را كوبيدند و خفه كردند. چرا خفه كردند؟ چون رؤساى اين كشور، دستنشاندههاى همان قدرتهايى بودند كه نمىخواستند اين كشور اينطور حركت و رشد كند؛ نمىخواستند اين منبع ثروت مفت و مجانى را از دست بدهند. اگر صاحب خانه بيدار باشد، دزد نمىتواند وسايل خانه را جلوى چشم او جمع كند و ببرد. يا بايد صاحبخانه را خواب كنند، يا بايد دست و پايش را ببندند؛ والا اگر بيدار باشد، دست و پايش باز باشد و قدرت هم داشته باشد، مگر به دزد اجازه مىدهد؟ كسانى كه مىخواستند ايرانى خواب باشد، دست و پايش بسته باشد و حركتى در راه مالك شدن موجودى و ثروت طبيعى خود نكند، آمدند كسانى را در رأس اين مملكت گذاشتند. رضاخان را انگليسىها گذاشتند؛ محمدرضا را اتحادى ميان انگليس و امريكا بر اين مملكت گذاشت. پنجاهوچند سال اينها اين مملكت را در درخشانترين فرصتهاى جهانى معطل و معوق گذاشتند. نه فقط از لحاظ سياسى و امنيتى، بلكه از لحاظ فرهنگى نيز ما را عقب نگه داشتند. من كه مىگويم تهاجم فرهنگى، عدهيى خيال مىكنند مراد من اين است كه مثلا پسرى موهايش را تا اينجا بلند كند. خيال مىكنند بنده با موى بلند تا اينجا مخالفم. مسألهى تهاجم فرهنگى اين نيست. البته بىبندوبارى و فساد هم يكى از شاخههاى تهاجم فرهنگى است؛ اما تهاجم فرهنگى بزرگتر اين است كه اينها در طول سالهاى متمادى به مغز ايرانى و باور ايرانى تزريق كردند كه تو نمىتوانى؛ بايد دنبالهرو غرب و اروپا باشى. نمىگذارند خودمان را باور كنيم. الان شما اگر در علوم انسانى، در علوم طبيعى، در فيزيك و در رياضى و غيره يك نظريهى علمى داشته باشيد، چنانچه برخلاف نظريات رايج و نوشته شدهى دنيا باشد، عدهيى مىايستند و مىگويند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظريهى فلانى است؛ حرف شما در روانشناسى، مخالف با نظريهى فلانى است. يعنى آنطورى كه مؤمنين نسبت به قرآن و كلام خدا و وحى الهى اعتقاد دارند، اينها به نظرات فلان دانشمند اروپايى همان اندازه يا بيشتر اعتقاد دارند! جالب اينجاست كه آن نظريات كهنه و منسوخ مىشود و جايش نظريات جديدى مىآيد؛ اما اينها همان نظريات پنجاه سال پيش را به عنوان يك متن مقدس و يك دين در دست مىگيرند! دهها سال است كه نظريات پوپر در زمينههاى سياسى و اجتماعى كهنه و منسوخ شده و دهها كتاب عليه نظريات او در اروپا نوشتهاند؛ اما در سالهاى اخير آدمهايى پيدا شدند كه با ادعاى فهم فلسفى، شروع كردند به ترويج نظريات پوپر! سالهاى متمادى است كه نظريات حاكم بر مراكز اقتصادى دنيا منسوخ شده و حرفهاى جديدى به بازار آمده است؛ اما عدهيى هنوز وقتى مىخواهند طراحى اقتصادى بكنند، به آن نظريات كهنهى قديمى نگاه مىكنند! اينها دو عيب دارند: يكى اينكه مقلدند، دوم اينكه از تحولات جديد بىخبرند؛ همان متن خارجى را كه براى آنها تدريس كردهاند، مثل يك كتاب مقدس در سينهى خود نگه داشتهاند و امروز به جوانهاى ما مىدهند. كشور ما مهد فلسفه است، اما براى فهم فلسفه به ديگران مراجعه مىكنند!
مربوط به : بيانات پس از بازدید از سازمان صدا و سيما - 1383/02/28
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
كسانى كه رژيم پهلوى را روى كار آوردند، هيچ كدام از شاخصههاى مليت را حاضر نبودند تحمل كنند. البته مليت ما از اول با اسلام آميخته بود؛ زبانمان، آدابمان، دانشمان و دانشمندانمان با اسلام آميخته بودند. در تاريخ مىبينيد كه دانشمندان برجسته و نامآور و ماندگار ما كسانى هستند كه دانش دين را در كنار دانشهاى معمولى زندگى دارا بودند؛ يعنى همهى دانشها از مجموعهى دين برآمده است. البته اين به آن معنا نيست كه طلاب مدرسهى دينى اين خصوصيت را داشتند؛ نه، جامعه، جامعهى دينى بود. فرهنگ ما، دانش ما، رفتار ما و سنتهاى ما با دين آميخته است و بسيارى از آنها از دين سرچشمه گرفته است. وقتى با هويت ملى و شاخصههاى آن مبارزه مىكردند، قهرا مبارزهى با دين جزوش بود و چون دين و ايمان پشتوانهى همهى ارزشهاى انسانى است، طبعا با ايمان هم بشدت مخالفت مىكردند. اينها حاضر نشدند قبول كنند كه ما حتى لباس محلى داشته باشيم. ما ايرانىها با چند هزار سال سابقه، لباس بومى نداريم و لباس محلى و بومىمان را نمىشناسيم، در حالىكه خيلى از كشورهاى ديگر دنيا دارند. البته لباس بومى، مانع پيشرفت هم نيست؛ اما ما نداريم؛ چون آنها نگذاشتند. اين، عمل به همان توصيهيى است كه مىگفت ايرانى بايد از فرق سر تا نوك پا فرنگى شود! ببينيد خودباختگى تا كجا. اينكه من هميشه مىگويم تهاجم فرهنگى، تهاجم فرهنگى اين است.
تهاجم فرهنگى غير از تبادل فرهنگى است؛ غير از گرفتن برجستگيها و زبدهگزينى از فرهنگهاى ديگر است؛ اين، چيزى است مباح، بلكه واجب. اسلام به ما دستور مىدهد، عقل هم بهطور مستقل از ما مىخواهد كه هر چيز خوب، زيبا و باارزشى را كه در هر كجا مىبينيم، آن را فرا بگيريم و از آن استفاده كنيم. اين جملات معروف متداول در زبانهاى مردم ما كه «اطلبوا العلم ولو بالصين» يا «انظر الى ما قال و لا تنظر الى من قال»؛ نگاه نكن حرف خوب، سخن حكمتآميز، دانش و معرفت را چه كسى دارد مىگويد، اگر سخن خوب است، آن را فرابگير، اين گرفتن، گرفتن فرهنگى است و اخذ فرهنگى، تبادل فرهنگى و زبدهگزينى فرهنگى، يك چيز لازم است و اين، غير از تهاجم فرهنگى است. من بارها گفتهام كه يك وقت هست كه يك انسان با ميل خود و بر طبق نياز و اشتها و ضرورت زندگىاش يك نوع غذا، يك نوع دارو يا مادهى لازمى را انتخاب مىكند و آن را داخل جسم خودش مىكند؛ اين، گزينش است، كه چيز خيلى خوبى است؛ اما يك وقت هست كه يك نفر را مىخوابانند و مادهاى را كه نه براى او لازم است و نه او به آن ميل و اشتهايى دارد و نه برايش مفيد است، بهزور در حلقش مىريزند، يا به او تزريق مىكنند؛ اين، نامطمئن است؛ اين، تهاجم فرهنگى است؛ همان كارى كه با ملت ايران در طول سالهاى متمادى كردند. از سياستمدارانى كه وابسته بودند، از آنهايى كه با قراردادهاى مالى دهنشان را مىبستند، هيچ توقعى نيست؛ اما از شخصيتهاى علمى و فرهنگى در آن دوران اين انتظار و توقع بود كه اگر داراى هر عقيدهيى هستند، ولو اسلام را هم قبول ندارند و ايمان اسلامى هم ندارند، براى هويت فرهنگى اين ملت ارج قائل شوند؛ اما ارجى قائل نشدند؛ دروازهها را باز كردند و چشمها را بستند و مجذوب و خيره شدند و ما را عقب انداختند. به خاطر همين، ما در ميدان علم و فناورى عقب مانديم. اينكه در عرف دورهى جوانى من - كه حالا خوشبختانه آنطور نيست و خيلى فرق كرده - واقعا هر كالايى به صرف خارجى بودن، مطلوب بود و به صرف داخلى بودن نامطلوب، فرهنگ عمومى آن زمانها بود و در داخل كشور هم جرأت و گستاخى كار علمى و تحقيقى و باز كردن بنبستها و شكستن مرزهاى دانش اصلا قابل تصور نبود و كسانى كه در خودشان چنين استعدادى مىديدند، به هيچ راهى جز اينكه در محيطهاى خارج از كشور كار كنند، فكر نمىكردند. اينكه ما خودمان بسازيم، خودمان توليد كنيم و خودمان ابتكار، اصلا متصور نبود. بنده از اطلاعات و گزارشهاى گوناگونى كه در اختيارم قرار گرفته، نمونههاى عينى خيلى فراوانى را سراغ دارم كه شايد بعضى از شماها هم اين موارد را بدانيد. اما امروز نه، امروز خوشبختانه اين حالت دليرى و خوداتكايى و شجاعت وارد شدن در ميدانهاى گوناگون هست. اين فرهنگ را انقلاب عوض كرد. مقولهى فرهنگ اين است. اين يك مثال و يك مصداق بود.
مربوط به : بيانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1383/01/02
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
پاسخگويى بايد به معناى صحيح كلمه وجود داشته باشد. بايد دستگاههاى فرهنگى كشور - چه آنچه مربوط به دولت است، چه آنچه زيرمجموعه دولت نيست، مثل صدا و سيما - روشن كنند كه در مقابل تهاجم گستردهى فرهنگى دشمنان چه تدابيرى را براى اعتلا و بارور كردن فرهنگ اسلامى و انقلابى و عموميت بخشيدن به نقاط برجستهى آن بهكار بستهاند. دستگاههاى اقتصادى هم بيان كنند كه براى بارور كردن اقتصاد كشور، پر كردن شكاف طبقاتى، برطرف كردن فقر و محروميت از طبقات محروم كشور و آباد كردن اين كشور پربركت و قابل آبادى در همهى مناطق وسيع آن، چه تلاشى انجام دادهاند. دستگاههاى علمى كشور - كه مديران آن در دانشگاهها و حوزههاى علميهى كشورند - مشخص كنند كه براى توليد علم، آزادانديشى علمى و تضارب افكار - كه ما از دانشگاه و حوزه اين مسائل را مطالبه كرديم - چه تلاش و كار بزرگى را انجام دادهاند؛ چقدر پيش رفتهاند و چه كارهاى ديگرى را بايستى انجام دهند. دستگاههاى صنعتى و دستگاه كشاورزى كشور هم توضيح دهند. قوهى قضاييهى كشور توضيح دهد كه براى احقاق حق مظلومان و براى اينكه مظلومان كشور حقيقتا قوهى قضاييه را ملجأ و مأواى خود بدانند و به آن پناه ببرند، چه تلاشها و كارهايى را انجام داده است. قوهى مقننه كه دو وظيفهى عمدهى قانونگذارى و نظارت را برعهده دارد، مشخص كند كه در امر قانونگذارى چه تلاشهايى را انجام داده تا قوانينى را بگذارنند كه براى تسهيل اصلاح حقيقى كشور لازم است؛ همچنين اين قوه مشخص كند كه در امر نظارت بر دستگاهها و مراقبت از صحت عمل آنها چه تلاشى را به انجام رسانده است.
مربوط به : بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین - 1382/09/26
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
بزرگترين بلايى كه مستقيم و غيرمستقيم در اين دويست سال دوران استعمار بر سر ملتهاى مشرق و بخصوص ملتهاى اسلامى آمد، همين بود كه در مقابل تبليغات غرب مرعوب شدند و عقبنشينى كردند. اين تهاجم خونين و بسيار سهمگين را كه سردمداران استكبار غربى از طريق فرهنگ به آنها كردند، نتوانستند تحمل كنند و مجبور شدند عقبنشينى كنند و دستهايشان را بالا ببرند. در همهى زمينههاى زندگى، غربيها و اروپاييها فكرى را پرتاب كردند كه هركس با آن مخالفت كرد، شروع كردند به هوچيگرى و مسخره و اهانت كردن؛ فشار آوردند تا فرهنگ خودشان را حاكم كنند. اين فرهنگ تنها امتيازى كه داشت اين بود كه فرهنگ اروپايى بود؛ هيچ امتياز ديگرى نداشت. البته هركدام از ملتها فرهنگى دارند كه مىتوانند از يكديگر استفاده كنند و فرهنگ خود را با گرفتن تجربه و درس از ديگران تكميل نمايند. ما با اين مخالفتى نداريم و صددرصد موافقيم؛ اما آنچه در دنيا پيش آمد، اين نبود.
تفاوت بين تهاجم و تعامل فرهنگى در اين است كه تعامل فرهنگى مثل اين است كه شما بر سر بساط ميوه يا غذا و سبزىفروشى مىرويد و آنچه را كه ميلتان مىكشد، چشم شما و كامتان مىپسندد و با مزاجتان مساعد است، انتخاب مىكنيد و مىخوريد. در عالم فرهنگ هم همين است كه آنچه ديديد و پسنديديد و مناسب خود دانستيد و در آن ايرادى مشاهده نكرديد، از مجموعه و ملت ديگر مىگيريد؛ هيچ اشكالى هم نداد. «اطلبوا العلم ولو بالصين»؛ اين را هزار و چهارصد سال پيش به ما ياد دادند. در تهاجم فرهنگى به شما نمىگويند انتخاب كن، بلكه شما را مىخوابانند، دست و پايتان را مىگيرند و مادهاى را كه نمىدانيد چيست و نمىدانيد براى شما مفيد است يا نه، با آمپول به شما تزريق مىكنند. البته دنياى غرب نگذاشت ما حس كنيم كه دست و پايمان را گرفتهاند و به ما تزريق مىكنند؛ صورت قضيه را طورى قرار داد كه ما خيال كرديم انتخاب مىكنيم، در حالىكه انتخاب نمىكرديم؛ بر ما تحميل كردند. آن وقت اينها همان كسانى هستند كه اگر اندك خدشهاى به فرهنگ رايج و مورد قبولشان وارد شود، جنجال راه مىاندازند. شما ببينيد در فرانسه كه آن را مهد آزادى مىدانند، براى سه چهار دختر روسرىدار مسلمان چه سر و صدايى راه انداختهاند! اين است كه مىگوييم بايد فكر كنيم؛ بايد تحليل كنيم. انديشهى ترجمهاى براى يك ملت، سرنوشت بسيار سختى را بهوجود مىآورد. اين توصيهى هميشگى من به شما جوانان عزيز است.
مربوط به : بيانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى - 1382/02/22
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
تهاجم فرهنگى يك مسألهى بسيط نيست؛ بلكه طراحيها و برنامهريزيهايى كه دشمن براى هدف قرار دادن اعتقاد، اخلاق و فضيلت در قشرهاى مختلف مىكند، هركدام به نحوى با وسايل و ابزارهاى فرهنگى است و طبعا مقابله با آنها نيز متنوع است و نمىشود يك نسخهى واحد براى همه جا نوشت. به نظر من در محيط دانشگاه، همين مجموعهها - تشكلهايى كه نامهاى هم به نام آنها خطاب به بنده خوانده شد - خوب كار مىكنند. الان كارهاى خوبى در دانشگاهها انجام مىگيرد. آنطور كه من در ذهنم هست، در بعضى از دانشگاهها كارهاى بسيار خوب فرهنگى از طرف خود جوانان انجام مىگيرد. اين را هم عرض كنم كه در خيلى از اين زمينهها اصلا شما نبايد از بنده بپرسيد كه چهكار كنيم. شما خودتان جوانيد، با فكر و دانشجو هستيد؛ بگرديد ببينيد چهكار بايد بكنيد. خيلى تلاش و مجاهدت در زمينههاى فرهنگى خوب مىشود كرد؛ البته مواظب باشيد عميق باشد. كار سطحى فرهنگى مفيد نيست؛ گاهى هم مضر است.
با توجّه به اينكه يكى از جنبههاى تهاجم دشمن، تهاجم فرهنگى و فاسد كردن جوانان و بخصوص زنان و توجه دادن مردم به شهوات و نفسانيّات است و در بسيارى از جوامع اسلامى، دشمنان ابتدا از اين طريق مردم را خلع سلاح كردهاند، و نيز با توجّه به بحران كنونى حجاب در جامعه و حتّى در دانشگاهها، وظيفهى مردم، بخصوص دانشجويان و تشكّلهاى اسلامى در جامعه و در دانشگاهها چيست و راه حل، حكم و توصيهى شما در اين مورد به تشكّلهاى اسلامى چيست؟
توصيهى بنده معلوم است: حجاب را رعايت كنيد و اين لازم و واجب است. به برادر يا خواهرى كه اين نامه را نوشتهاند، مىخواهم بگويم اينطور هم نيست كه شما مىگوييد زنهاى ما بىحجاب شدهاند. ممكن است بعضى بگويند چشم شما به خواهرانى افتاده كه همه حجاب دارند؛ نه، من گاهى به خيابان مىروم تا مخصوصاً وضع مردان و زنان را ببينم؛ البته با نگاه حلال و نه حرام. آنطور كه بعضى تصوير مىكنند، به نظر من نمىآيد. البته چرا، اشكالاتى وجود دارد؛ من هم از همهى گوشه و كنارها با خبر نيستم. هرجا چنين وضعى وجود داشته باشد، راه آن نهى از منكر است.
مربوط به : بيانات در ديدار دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى - 1382/02/22
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
اينكه ما بتوانيم طرح كلى دشمن را در مورد خودمان بدانيم، بخشى از توان دفاعى ماست؛ به اين مسأله توجه داشته باشيد. ندانستن اينكه دشمن چه در سر دارد و چه مىخواهد بكند، غفلتى است كه ممكن است ما را از امكان برخورد و دفاع محروم كند؛ ما بايد اين را كاملا بدانيم. از سالهاى هفتادوسه و هفتادوچهار بتدريج و بهصورت روزافزون، مبارزهى اعتقادى - اخلاقى شروع شد. بنده همان وقتها شروع اين مبارزه را احساس كردم. بحث تهاجم فرهنگىاى كه مطرح كرديم، ناشى از اين بخش قضيه بود. در كنار حركات عملى سياسى و اقتصادى و غيره، حقيقتا يك تهاجم در زمينهى مسائل فرهنگى و با ابزارهاى فرهنگى آغاز شد.
مربوط به : بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
حال شما ببينيد كه در وضع كنونى و با اين جغرافياى فرهنگى و سياسى و نظامى و اقتصادى موجود دنيا، چنين كشورى با اين اهداف و با اين موقعيت و جايگاهى كه براى خود انتخاب كرده، در اين جنگ رسانهاى چه موضعى دارد. طبيعى است كه ما مورد تهاجم باشيم؛ يعنى هيچ شبههاى نبايد به ذهن راه بيابد در اينكه ما يكى از اهداف اصلى و اولى تهاجم رسانهاى هستيم. حالا ما در مقابل اين تهاجم در اين جنگ بزرگ و البته نابرابر، مىخواهيم وظايفمان را انجام دهيم. چه كار بايد بكنيم؟ شما ببينيد كار ما چقدر سنگين و حساس است! پرتوقعى ما از شما، ناشى از اين است.
مربوط به : بيانات در ديدار جمعی از اعضاى انجمن قلم - 1381/11/08
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
اين تابلو تهاجم فرهنگى را كه ما چند سال پيش بلند كرديم و عدهاى سنگبارانش كردند، خوشبختانه اينها قبول و بلند كردهاند. الان در همهى اين تشكلهاى كوچك ناشناخته و احصا نشده، جهت واحدى وجود دارد و آن مبارزه با تهاجم فرهنگى است. از بچهها مىپرسيد شما مىخواهيد چه كار كنيد؛ اين كتاب، نمايشنامه، جزوه، بروشور و شعر را براى چه نوشتيد و اين انجمن را براى چه درست كرديد؟ مىگويند مىخواهيم با تهاجم فرهنگى مبارزه كنيم. اين كار خيلى مبارك است و اين را دست كم نگيريد. در بين همينهاست كه شما آن معدنهاى الماس و طلا را پيدا مىكنيد: «الناس معادن كمعادن الذهب والفضة». برويد و آنها را شناسايى و گزينش كنيد و به شكل حساب شدهاى وارد مجموعه نماييد. البته مىتوانيد مجموعه را داراى دهليزها و گردونها و گيتيهاى گوناگون كنيد تا اينها را راحت و بىدغدغه وارد كنيد؛ يعنى از يك قرنطينهى ناآشكارى بگذرانيد و بعد وارد اصل مجموعه كنيد. از اين كارها بايد بكنيد.
مربوط به : بيانات در ديدار مردم قم - 1380/10/19
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
سالها پيش، من يك روز راجع به تهاجم فرهنگى صحبت كردم و گفتم دشمن از روزنههاى فرهنگى به ما حمله مىكند؛ اما متأسفانه عدهاى اين را نفهميدند. بعضى صريح و بعضى هم در پرده گفتند فلانى به چه چيزى حمله مىكند؟! كدام تهاجم، چه تهاجمى؟! امروز بعد از گذشت چند سال، آدمهاى ديرفهم كمكم مىفهمند كه تهاجم فرهنگى يعنى چه! موج حملات فرهنگى دشمن كه ايمان جوانان را هدف قرار داده، حالا به چشمشان مىآيد و ابراز نگرانى مىكنند! مىبينند در همهى محيطهايى كه جوانان حضور دارند، دشمن مىخواهد جاپايى از خود به جا بگذارد و عقيدهى آنها را به انقلاب و دين و امام برگرداند؛ حتى عدهاى در اينكه اين ملت استقلال مىخواهد، خدشه مىكنند! يعنى درست همان خواست دشمن؛ يعنى تهاجم فرهنگى. مسؤولان كشور اين خودآگاهى را لازم دارند تا بدانند دشمن از كجا حمله مىكند. اگر فهميدند، بيدار خواهند بود. آنگاه شجاعت و تقوا و پاكدامنى آنها به كار اين ملت خواهد آمد.
مربوط به : بيانات در ديدار خانوادههاى شهداى نيروهاى مسلح - 1380/07/04
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
دشمن در تهاجم فرهنگى خود سعى مىكند مقاومت را در ميان مردم ما از حيثيت و اعتبار بيندازد؛ در واقع مقاومتشكنى كند و سنگرها را از بين ببرد. مهمترين سنگر يك انسان، ايمان و انگيزه و عشق اوست. نبايد اجازه دهيد اين سنگر را در دلها فرو بريزند و از بين ببرند.
مربوط به : بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان - 1380/06/15
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
در نگاه واضحى كه انسان به مسائل مىكند، مىتواند چند نقطه را بهروشنى پيدا كند. يك نقطه، نظريهى حكومت اسلامى است. اين، يكى از موارد آماج حملات دشمن است. يا به مبانى اسلام، يا به قانون اساسى و يا به برخى از بخشهاى برجستهى نظام اسلامى كه علامت و شاخصهى نظام است، تهاجم فكرى و نظرى مىشود. اين تهاجم از تهاجم عملى كماهميتتر نيست. چون - همانطور كه آقايان اشاره كردند - تكيهى نظام اسلامى به قدرت مردم است. قدرت مردم هم با ايمان آنهاست؛ اگر مؤمن باشند، دفاع خواهند كرد؛ اما اگر پايهى ايمان سست شد، اين پشتيبانى و اين دفاع به مرور از بين خواهد رفت. بنابراين چيزى كه ايمان و اعتقاد راسخ مردم را هدف گرفته است، نبايد دستكم گرفت. علاج اين كار، پيكار نظرى است. يك حركت علمى در اين زمينه لازم است. البته ما دولت را از اين مسؤوليت بركنار نمىكنيم. خطاب و عتاب ما در طول اين سالها تا امروز به وزارت ارشاد و دستگاههايى كه تبليغات رسمى را بر عهده دارند، به خاطر همين جهت بوده است. بالاخره دولت يكى از مهمترين مسؤوليتها را بر عهده دارد؛ كمااينكه صدا و سيما بخش مهمى از اين مسؤوليت را بر عهده دارد؛ كمااينكه همهى دستگاههاى هنرى كه به نظام اسلامى وابستهاند، مسؤولند؛ ليكن مسؤوليتهاى دولتى را نبايد نافى مسؤوليتهاى علما و حوزههاى علميه گرفت. بالاخره توليد و تبيين و تدوين فكر، كار حوزههاى علميه است و حوزههاى علميه بايد در اين زمينه وارد ميدان شوند.
مربوط به : بيانات در مراسم تنفيذ ریاستجمهوری سال 80 - 1380/05/11
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
مسألهى دوم، توجه به فرهنگ عمومى كشور است. من به دوستان - از جمله به رئيس جمهور محترم - قبلا اين را عرض كردهام. يكى از مسائلى كه دشمن بهطور جدى در كشور تبليغ مىكند، مسألهى اباحيگرى است. اباحيگرى اعتقادى و عملى، يعنى پايبنديها و تقيدات و تكيهگاههايى كه يك انسان را در حركت خود به سمت هدف مشخصى عازم و مصمم مىكند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ كردن. اين را بايد جدى بگيريد. يكى از سياستهاى دشمنان اسلام اين است كه ايمان مردم را بگيرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب كنند. چند سالى است كه اين را در تبليغاتشان شروع كردهاند. بنده از همان اوايلى كه اين تبليغات در رفتارهاى دشمنان كشور، اجرايى و عملياتى شده بود - حدود ده، يازده سال پيش - متوجه اين نكته شدم و به همه، بخصوص به مسؤولان فرهنگى هشدار دادم و گفتم اينها مىخواهند اصل اعتبار انقلاب را زير سؤال ببرند؛ انقلابى كه يكى از افتخارات تاريخ بشرى در زمان ماست؛ انقلابى كه يك ملت با دست خالى و به بركت ايمان، آن هم در مقابل يك دژ علىالظاهر تسخيرناپذير استكبار در اين منطقه آن را بر پا كرد و موفق شد؛ انقلابى به نام خدا؛ انقلابى در راه ارزشهاى اسلامى؛ انقلابى كه ملتهاى مسلمان را به اسلامشان اميدوار و به هويت اسلاميشان دلگرم كرد؛ انقلابى كه در همهى نقاط جهان ملتها را خودباورى بخشيد و آنها احساس كردند كه يك ملت - وقتى كه عزم و ارادهاى از خود نشان دهد - مىتواند بر بزرگترين موانع پيروز شود و فائق آيد. دشمنان مىخواستند پيام آزادى، معنويت، ارزش و فضيلت و كرامت انسانىاى را كه در اين انقلاب بود، نديده بگيرند. اين كارى بود كه به صورت برنامهريزى شده و با انواع و اقسام طرق تبليغاتى، آن را دنبال كردند. البته - متأسفانه - يك عده غافل، به صورت پادو در داخل هم همانها را تبليغ كردند و هنوز هم مىكنند. اين براى آن است كه پشتوانهى فكرى - كه در واقع تكيهگاه اراده و عزم راسخ مردم است - از آنها گرفته شود و مردم احساس كنند پشتشان خالى است. مگر بدون ايمان و اعتقاد و بدون باور به راهى كه انسان در آن قدم گذاشته، مىشود آن راه را ادامه داد؟ همه بايد مسائل فرهنگى را جدى بگيرند. مظهر اين تهاجم، همان اباحيگرى است كه از راه خدشه در اعتقادات، تشويق جريانهاى خلاف اخلاق در جامعه و تشويق و ترويج انواع و اقسام فسادها ايجاد مىشود. اينها چيزهايى است كه همهى مسؤولان كشور بايد به آن بسيار توجه كنند و فقط مخصوص مسؤولان فرهنگى نيست.
مربوط به : بيانات در خطبههاى نماز جمعهی تهران - 1380/02/28
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
اقتدار سياسى اين است كه ملت، پشتيبان دولت و تصميمات مسؤولان كشور باشد. اين گوشهاى از اقتدار سياسى است.
اقتدار فرهنگى هم همينطور است؛ يعنى از لحاظ فرهنگى، فرهنگِ كشور اثرگذار باشد و اثرپذير نباشد و تهاجم فرهنگى به شكل صحيحى دفع شود.
مربوط به : بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1380/01/01
عنوان فیش : تهاجم فرهنگی
کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی
متن فیش :
البته متن ملت عزيز ما، تسليم فشار تبليغاتى دشمن نشده و نخواهد شد؛ اما كسانى كه خودشان اشتباه كردند، در بين ما هستند. اينها راه غلطى رفتند و بعضى از مجموعهها را هم با خودشان به راه غلط كشاندند. امام به ملت ما ياد دادند كه بايد مسؤولان در فكر ضعفا و پابرهنهها باشند و به نيازهاى مردم توجه كنند. آنها در تبليغات و در تهاجم فرهنگى خود، توجه به خواست قدرتهاى استكبارى را ملاك قرار دادند؛ ببينند امريكا از چه چيزى بدش مىآيد، از آن پرهيز كنند؛ ببينند قلدران و زورگويان عالم به چه چيزى تمايل دارند، به طرف آن حركت كنند. اين نقطهى مقابل تعاليم جمهورى اسلامى است كه در گفتار امام بزرگوار ما تجلى مىكرد. امام به ما ياد دادند كه هرچه فرياد داريد، بر سر امريكا بكشيد؛ اما عدهاى فريادهاى خود را بر سر خوديها كشيدند؛ به ديگران هم ياد مىدهند كه بر سر همديگر فرياد بكشند! امام در وصيتنامه و در تعليمات دوران حيات بابركت خود تكرار مىكردند كه از غريبهها و نامحرمها و نفوذيها برحذر باشيد. مراقب باشيد تا كسانى كه با اين انقلاب و اين نظام و اين اسلام و با منافع مردم هيچ ميانهى خوبى ندارند، در اركان تصميمگيرى كشور نفوذ نكنند. مسألهى غريبهها و نااهلها و نامحرمها را، اول امام مطرح كردند. اينها در مقابل آن جهت و آن خط روشن، مىگويند از دوستان و از خوديها برحذر باشيد و پرهيز كنيد. اينها را با نامهاى گوناگون و چپ و راست مطرح مىكنند. اگر شما هر كدام از اين راديوهاى بيگانه را باز كنيد، در هر يك از برنامههايشان، حداقل چند بار اسم جناح محافظهكار و نوگرا را مطرح مىكنند؛ تعبيراتى كه ملت ايران و علاقهمندان به انقلاب و مؤمنان و وفاداران به مصالح عمومى اين ملت و اين كشور را به جبهههاى مختلفى تقسيم مىكند. امام مىگفتند ايران يكپارچه، ملت متحد و همزبان؛ اما عدهاى سعى مىكنند طبق خواست و ميل و صلاحديد دشمنان اين ملت، جهات غيرعمومى را - قوميتها و مذاهب و دسته دسته كردن مردم و بازى با الفاظى از قبيل حزب و امثال آن را - در ميان مردم رايج كنند و يكپارچگى مردم و آن وحدتى را كه مىتواند ايران اسلامى را از لابلاى توفانها عبور دهد، به هر شكلى دچار انشقاق و پراكندگى كنند.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0